در شرایطی به سر می بریم که کار از گفتن و نوشتن گذشته است و متاسفانه باید گفت روزهای سختی پیش رو مردم قرار دارد. روزهایی که قابل پیش بینی نیست اما در سخت بودن آن تردیدی نیست.

قیمت دلار از مرز 22 هزاز تومان برای هر دلار هم گذشت و سکه نرخ 10 میلیون تومان را پشت سر گذاشت. این افزایش سرسام آور قیمت ارز و طلا در حالی اتفاق می افتد که کسی تصور آن را هم نمی کرد. 

اتفاقی که شیرازه اقتصاد کشور را از هم گسیخته و پیامدهای آن میتواند منجر به هر اتفاقی که تصورش را نمی توان کرد در جامعه بشود. سالها قبل زمانی که بوش پسر رئیس جمهور آمریکا بود از زبان وی گفته می شد که اظهار داشته روزی که بتوانیم نرخ دلار را در ایران به هزار تومان برسانیم کشور سقوط خواهد کرد و امروز شاهد 22 برابر شدن آنچه که ذکرش رفت در کشور هستیم.

در چنین شرایط بحرانی و خطرناکی که مملکت و مردم ناخواسته درگیر آن شده اند، مسئولین که مسببین این پیشامد در مملکت هستند، گویی خوابشان برده و یا در عجز و تاتوانی کاری از دستشان ساخته نیست و شاید هم از عواقب و پیامدهای این مشکل دهشتناک بی خبرند. این روزها بلبشو و هرج مرج لجام گسیخته و بی سابقه ای چهار ستون ارکان کشور و کلیت زندگی و سرنوشت مردم را در بر گرفته است بطوریکه گویی در کشور اثر و خبری از حاکمیت قانون در این زمینه وجود ندارد و روابط اجتماعی و اقتصادی بدون هیچ متولی خودبخود در حال گذر است.

گذری که چنانچه ریشه ای و اصولی به آن توجه و پرداخته نشود باید منتظر پیامدهای شوم و ناخوشایند آن به شکل بحرانهای غیرقابل کنترل و خشونت های خطرناک در جامعه بود.

در این رابطه هیچ پیام و سخنی با مسئولین نمی توان گفت چرا که مسبب این مشکلات مسئولین مملکت هستند که متاسفانه بی توجه به وضعیت اسفبار زندگی احاد جامعه و خطراتی که در پیش رو است خاموش و ساکت مانده و طوری وانمود می کنند هیچ اتفاقی نیافتاده است؟!!

+ نوشته شده توسط کیومرث امیری (لک امیر) در یکشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۹ و ساعت 23:10 |


Powered By
BLOGFA.COM